Sunday, April 29, 2007

بازجويي از مقتول

والا درست يادم نمياد
پيتزا سفارش داديم
به زور براي منم يدونه كامل گرفت
.
.
گفتم خدمتتون درست يادم نمياد
يه حس عجيبي بهم مي گه اون من و كشته
..
..
بله عكسشم دارم

Saturday, April 28, 2007

قتل

الو سلام
مي بخشيد يه نفر و كشتن
.
.
كيو؟؟؟؟
.
.
من و

Thursday, April 26, 2007

پليس جنايي

مي بخشيد
شماره ي پليس جنايي را برام مي گيريد

Wednesday, April 25, 2007

دوست نقاش

آخه چرا؟
آخه چطوري ممكنه من و يادش رفته باشه؟
خب مردم كه مردم
ولي من كه نمردم
دارم مي نويسم
شما آدما چقدر گنديد
به خصوص اگه نقاش باشيد

Sunday, April 22, 2007

دوست نقاش

ببخشيد
شما يه دوست نقاش سراغ نداريد
كه بخواد با يه غورباغه ي مرده ي نامرئي دوست بشه؟

Tuesday, April 17, 2007

يه شرط

مياي قايم موشك
تو چشم بذار
من قايم مي شم
.
.
ولي يه شرط
كه از پيدا كردن من خسته نشي

Monday, April 16, 2007

بارون

قورباغه نيستين كه
لذت بارش بارون اينجوري و بفهمين

Saturday, April 14, 2007

پشت سر

هي تو
.
.
.
با مني؟
نه
مثل هميشه با پشت سري

Wednesday, April 11, 2007

هواي بهاري

توي هواي به اين قشنگي
ديگه سرك كشيدن توي خونه ي مردم
حتي با اينكه نمي بيننت
اصلا جذاب نيست

Monday, April 09, 2007

پيچ

ما همه گرفتار ذهن بقيه هستيم
يا همگي تو ذهن يكي ديگه زندگي مي كنيم
هم دوست نقاشم تو ذهن من زندگي مي كنه
هم من تو ذهن دوست نقاشم
ياد يه جمله از دوست نقاشم افتادم
مي گفت
آدم بايد توي پيچاي زندگي گم بشه و ديگه پيدا نشه

Thursday, April 05, 2007

اين موضوع را درك نمي كنم

من نمي فهمم
چرا هر موقع اين دوست نقاشم دلش بخواد من بايد بنويسم؟
اين موضوع را درك نمي كنم